بهراد جونبهراد جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
لحظه ی آشنایی لحظه ی آشنایی ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

بهراد عمر مامان و بابا

میلاد امام علی و روز پدرمبارک

پدر جان ، با یك دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق می گیرم و پیشانی بر خاك می گذارم و خداوند را شكر می كنم كه فرزند انسان بزرگ و وارسته ای چون شما هستم. پدر جان عاشقانه دوستت دارم و دستانت را میبوسم. میگن خداوند به هر كسی به اندازه دلش داده ببین دل من چقدر بزرگه كه خدا تو رو به من داده. نازنینم با تمام وجود دوستت دارم و مردانگی ات را می ستایم و به وجودت افتخار می كنم. روزت مبارك. ...
22 ارديبهشت 1393

پایان 10 ماهگی نفسم

سلام مامانی پسرم ببخش که چند روز بعد از 10 ماهگیت این پست رو میذارم ، 11 اردیبهشت 10 ماهگیت رو هم به امید خدا پشت سر گذاشتی ایشالا همیشه دلی شاد و لبی خندون و تنی سالم زیر سایه ی خدا داشته باشی عزیزم .   خیلی دوست دارم بهرادم خیلی ماهگیت مبارک امیدم خدایا شکرت ازت ممنونم بخاطر این نعمت بزرگ و دوست داشتنیت   پسرم   ...
18 ارديبهشت 1393

شیطنتهای بهراد جونی

سلام به پسر مهربونم مامانی هر روز که بزرگتر میشی شلوغترم میشی ، علاوه بر چهاردست و پا رفتن دوست داری از یه جا بچسبی بلند شی که بیشتر از میز تی وی میچسبی و همونجا مشغول کوبوندن کنترل رو دستگاهای دیگه میشی و کلی ذوق میکنی و منم حرص میخورم چون به خاطر تو جای دستگاهارو عوض کردم ولی فایده نداشت بازم دستت بهشون میرسه و کار خودت رو میکنی . کاشکی فقط همون بود  گلدونارو میندازی زمین ، به کنسول میچسبی و بلند میشی ، از دسته ی اجاق گاز میگیری و بلند میشی که خیلی خطرناکه ، چسبیدن به لباسشویی در حین شستن لباس ، کندن برگای گلای من که خیلی بهشون حساسم ؛ هرچقدرم بهت میگیم پسرم دست نزن جیز خطرناکه بیا اینور نکن بدتر لج میکنی و کلی شیطنت...
16 ارديبهشت 1393

رفتن به شیت 15فروردین

سلام پسر گل مامانی جمعه با خانواده ی  پسرخاله ی بابایی رفتیم شیت کلی بهت خوش گذشت عزیزم وقتی بردمت پیش رودخونه بهم نگاه میکردی و میخندیدی ، میذاشتمت کنار درختا عکس بگیرم دستتو میکشیدی روی زمین برگارو  برمیداشتی وبا تعجب بهشون نگاه میکردی ، خیلی دوست داشتم به حال خودت بذارم و بازی کنی ولی زمین نم و سرد بود ترسیدم خدا نکرده سرما بخوری جیگرم       اینم ثنا کوچولو که تازه از خواب بیدار شده     چند تا گل بهت دادم همرو میذاشتی دهنت     انصافا پسرم چه نازه ماشاالله هزار ماشاالله بترکه چشم...
15 فروردين 1393

تولد گل پسرم بهراد جیگر

تقدیم به تو ای روشنی گسترده ... ای زیبای محض ... ای آسمان بی کران مهربانی ها .. . کلامی می آفرینم تا با تو سخن بگویم . روز زمینی شدنت مبارک پسر گلم                                            سالی که تو به دنیا آمدی سال 1392 قشنگترین سال زندگیم ، ماهی که به دنیا آمدی تیر ماه ستاره ای شد برایم بین تمام ماه های عالم ، روزی که به دنیا آمدی سه شنبه 11 تیر با شکوهترین روز هفته و اما لحظه ای که به دنیا آمدی ساعت ...
11 تير 1392
1